محل تبلیغات شما
یکی از چالش‌هایی(نظر به پیشینه‌ی علاقه‌مندی من در حوزه‌ی روشنفکری دینی) که همیشه با آن روبه‌رو هستم، ارایه و ربط دادن نصوص دینی به موضوعات،مسایل وچالش‌های امروزین برای اهالی دانشگاه، خبرنگاری، محققانو منتقدان اجتماعی. می‌باشد‌. تمام این بزرگواران بلا استنثنا در هر زمینه‌ای به دنبال ربط دینی دادن» به موضوعات مطروحه در نزد ایشان می‌باشند؛ ایشان بدون چون و چرا می‌خواهند دین در هر موضوعی حرف برای گفتن داشته باشد(اگر طرف ادعای روشنفکری دینی داشته باشند این موضوع قوت بیشتر می‌گیرد)  هر چند آن موضوعات پیرامون لایه‌ی ازون، چالش گازهای گل‌خانه‌ای، وجود موجودات زنده در دیگر سیاره‌ها. باشد.
چند نکته در این مورد قابل یادآوری است:
۱_ فکر می‌کنم هنوز کنش‌گران اجتماعی ما( دانشگاهیان، خبرنگاران، منتقدان اجتماعی.) یا از منطق»، استدلال» و تحقیق» علمیِ درست و حسابی بهره‌مند نیستند و نمی‌توانند مخاطب خود را قناعت بدهند؛ یا با این اصطلاحات آن‌چنان بیگانه‌اند که نمی‌توانند روی آن‌ها حساب باز کنند و با خیال راحت اعتماد کنند( حالا مخاطبان آن‌ها چگونه اعتماد کنند؟)
۲_ مشکل بسیاری از این افراد مشکل زبان است؛ یک‌سری اصول و قواعد را به‌گونه‌ی سطحی، غیر بنیادی، غیر اصولی، غیر معیاری و به‌گونه‌ی اورژانسی فراگرفته‌اند و بنابر ضرورت اقتصادی، شهرت اجتماعی، مُدگرایی. در چنین قالب‌هایی در آمده‌اند؛ نه تنها که با استانداردهای آکادمیک (در هر زمینه) آشتی نکرده‌اند بل‌که با زبان مردم نیز احساس بیگانه‌گی دارند. آن‌قدر ذهنیت‌شان لای کتاب‌های بی ربط، پراکنده و بلا موضع گرم شده که در بسترِ نخبه‌»زده‌گی و انتزاع»‌گرایی زمین‌گیر گردیده‌اند و دستشان از واقعیت‌ و عینیت اجتماعی کوتاه می‌باشد.
۳_ از آن‌جایی که دین» نقش پر رنگی در وضعیت فکری و اجتماعی جامعه‌ی ما دارد، اکثر ایشان در پردازشِ دیدگاه‌های انتقادی/اجتماعی، نتیجه‌ی تحقیقات علمی، طرح تئوری‌های چالش‌آفرین منشِ محافظه‌کارانه در پیش می‌گیرند تا مبادا با این منبع اصطکاکی پیش آید؛ ولی دست بر قضا بر خلاف میل ایشان چون به‌گونه‌ی مستقیم و غیر مستقیم به بنبست دین روبه‌رو می‌گردند
۴_ این عوامل، و عوامل دیگر دست به‌دست هم می‌دهند تا ایشان در کنش‌گری اجتماعی هم‌چنان لَنگ بزنند و بتدیل شوند به دانش‌پژوهانِ محافظه‌کاری که کمترین مقش را در عینیت اجتماعی دارند. بجای نقد خویشت» و تمرین جرأت» و بی‌پروایی» سر از آستین عوام‌زده‌گی و تودهپسندی در می‌آورند. این‌گونه طبقِ میل و پسند عوام به کنش‌گری اجتماعی می‌پردازند( پارادوکس) 
۵_ دست به دامان نصوص و آموزه‌های دینی شدن از این‌جا آغاز می‌گردد تا ایشان با حمایت و پوششِ این منبع بتوانند داده‌ها و تئوری‌های خود را به خورد مردم بدهند و نقد و انتقادات خود را وارد نمایند، که البته نتیجه مشخص است.
واپسین سخن:
کنشگری اجتماعی شنا کردن در جهت مخالف آب است، یک کنشگر اجتماعی بخاطر انتقادات تند و گزنده‌اش نه تنها مورد پسند عام نیست بل‌که همیشه مورد نفرت قرار می‌گیرد. شمایی که به دنبال کسب رضایت توده‌ها هستی و حوصله‌، توانایی رویاروییِ با توده‌‌ی اجتماعی نداری، از پس‌زده‌گی اجتماعی می‌ترسی پس وارد این حوزه شدنت اشتباه محض است. در گوشه‌ای بنشین تا نه با دین دست به یقه شوی و نه هم مجبور باشی روند روشنگری، تفکر انتقادی، کنشگری را قربانیِ ترس و محافظه‌کاری خودت کنی.
بزرگی می‌گفت: روشنگری و آزادی بیان یعنی گفتنِ چیزی که دیگران تاب و تحمل شنیدن آن‌را نداشته باشند».

دینداری، از مصرف شخصی تا عرضه‌ی عمومی

چرا کتاب می‌خوانیم

کنشگری اجتماعی شنا کرذن در خلاف جهت آب است

اجتماعی ,ایشان ,دینی ,غیر ,به‌گونه‌ی ,دین ,در هر ,خود را ,تا ایشان ,کنش‌گری اجتماعی ,عینیت اجتماعی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته... ملاقه