سه نوع دوستی/عشق در تاریخِ کهنِ غرب مطرح بوده است: ۱_ اروتیک ۲_ فیلیا ۳_ آگاپه.
پس از رسالهی سپموزیم/ضیافت» یعنی اثر مهمِ افلاطون پیرامون عشق اروتیک( زیبایی و لذت)، رسالهی اخلاق نیکوماخوس» از ارسطو گرانبهاترین و کهنترین اثر است که در آن پیرامون عشق یا دوستی فیلیایی دیدگاههای مطرح میشود.
فیلیا( فیل=دوست/فیلسوف= دوستدار خرد) رابطهایست مبتنی بر اصل خیرخواهی و نیکی کردن به دیگران برای خودش، یعنی نیکی کردن به کسی که ارزش خوبی و نیکی شدن را دارد؛ این رابطهی دوستانه در واقع ماهیتِ اخلاقی دارد.
ارسطو پیوند دوستی/عشق را باعث شکوفایی استعدادهای درونی افراد عنوان میکند، رابطهای کاملاً برابر و دو طرفه؛ از ویژگیهای این نوع دوستی مشروط به شرط بودن آن میباشد؛ یعنی هر دو طرف( یا بیشتر) جنبههای صمیمیت، راستی، خیرخواهی. برابری را همیشه در نظر دارند و در این راستا همتراز یکدیگر میباشند؛ بخلاف عشق اروتیک که مشروط به شرط نیست یعنی اینکه: ۱_ تغییرات اخلاقی طرفین هیچ تاثیری بر روابط ندارد ۲_ عاشق معشوق را بطور کل( با تمام خوبی و بدی) میپذیرد و خوبی و بدی تاثیری در رابطه ندارد.
فیلیا را از آن خاطر رابطهی اخلاقی میگویند که با تغییر اخلاقیاتِ یکی از دو طرف یا طرفین رابطه نیز تغییر میکند؛ مثلاً در زوال اخلاقیات، نوع رابطه نیز ضعیف و کمرنگ میگردد و در تقویت آن قویتر و پررنگتر. این فورمول پایداری و ماندگاری درستِ دوستی را تضمین میکند.
در این رابطهی دوستانه دو طرف ضمن حفط استقلال خود، هرکدام خود» دومی میآفرینند و خویشتن را در آن شریک میکنند، بر خلاف مانند عشق اروتیک/عرفانی که یکی در دیگری ادغام و فنا میشود، یکی طالب و دیگری خواسته شده تلقی میشود، یکی مالک و دیگری مملوک.
از این خاطر است که چنین رابطهی دوستانه را رابطهای برابرانه و برادارنه مینامم، به اندازهی لازم واقعبیانه، عینی و کارآمد است؛ دو طرف برای بقای این رابطه کوشش میکنند با رعایت اصول دوستی، خود را همتراز یکدیگر نگه دارند و هر دو طرف بر حفظ و ماندکاری رابطه به یک پیکانه تلاش داشته باشند. در این نوع روابط یکی از دو طرف حق دارد با تغییر رفتار دیگری( زوال اخلاقیات) از رابطه کنار بکشد. دینداری، از مصرف شخصی تا عرضهی عمومی
چرا کتاب میخوانیم
کنشگری اجتماعی شنا کرذن در خلاف جهت آب است
عشق ,دوستی ,رابطه ,یکی ,نوع ,اروتیک ,دو طرف ,رابطهی دوستانه ,خوبی و ,در این ,عشق اروتیک
درباره این سایت